بهترین ها

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ بهترین ها خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

 

[ یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,

] [ 22:52 ] [ eli ]

[ ]

[ یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,

] [ 22:49 ] [ eli ]

[ ]

 

 

 عید شما مبارک

سال 1392،سال مار،حماسه سیاسی-حماسه اقتصادی رو به همه دوستای گلم تبریک میگم!

[ جمعه 2 فروردين 1392برچسب:,

] [ 12:13 ] [ eli ]

[ ]

[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,

] [ 16:27 ] [ eli ]

[ ]


«پژو» یکروز طعنه زد به «پراید»
 
که تو مسکین چقدر یابویی!
 
با چنین شکل ضایعی بالله
 
بی‌جهت توی برزن و کویی
 
رنگ لیمویی مرا بنگر
 
ای که تیره، شبیه هندویی
 
من تمیزم ولی تو ماه به ماه
 
مطلقاً دست و رو نمی‌شویی
 
بچه می‌ترسد؛ آن‌طرفتر رو!
 
که به هیئت شبیه لولویی
 
من نه خودرو، گُلم، سَمن‌بویم
 
تو نه خودرو، گیاه خودرویی!
 
من به پاریس بوده‌ام چندی
 
زیر پای «چهاردهم لویی»(!)
 
روی «باسکول» بیا،بپر،بینم(!)
 
روی‌هم‌رفته چند کیلویی؟!
 
در تو آهن به کار رفته ولی
 
نازکی عین برگ کاهویی!
 
صاحبت با تو گر به جایی خورد
 
سهم الارث ورثّه‌ی اویی!
 
از «پژو» چون چنین شنید «پراید»
 
گفت:ای دوست!چرت می‌گویی
 
بنده گیرم به قول تو یابو،
 
تو گمان کرده‌ای که آهویی؟!
 
«خویشتن، بی سبب بزرگ مکن
 
تو هم از ساکنان این کویی!»
 
انتقادی اگر ز من داری
 
مطرحش کن، ولی به نیکویی
 
زیر این آسمان مینایی
 
ای خوشا فکر و ذکر مینویی
 
برو خود را بسوز و راحت کن
 
بی‌علاج است آتشین‌خویی
 
بخت باید تو را نه آپشن و تیپ
 
ای که در بند چشم و ابرویی
 
بخت ماشین اگر سپید بُوَد
 
خواه بژ باش، خواه لیمویی!
 
ارج و قربم کنون ز تو بیش است
 
زانجهت در پی هیاهویی
 
خوار بودم ولی عزیز شدم
 
کرد دوران ز بنده دلجویی
 
قیمت من کنون رسیده به بیست
 
این منم من، «پراید» جادویی!
 
توی بنگاه پیش هم بودیم
 
غرّه بودی به خوش بر و رویی
 
بنده رفتم فروش و یکماه است
 
توی دپرس، هنوز آن تویی!

[ سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,

] [ 16:23 ] [ eli ]

[ ]

 

شما وقتی در دستشویی گیر بیافتید چیکار میکنید؟؟پس متن زیر را بخوانید تا تجربه ایی باشد برای کسانی که بعدا در دستشویی گیر خواهند کرد !!
شهروند نوجوان : گریه و زاری راه می اندازد ومادرش را صدا می زند!

آریا تاک:شهروند دهه ۷۰ (مذکر): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از جیب شلوار قرمزرنگش درمی آورد و آهنگ «نازنین ناز نکن درو رو کسی باز نکن …» را گوش می دهد!

شهروند دهه ۷۰ (مونث): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از کیف رنگی رنگی اش درمی آورد و اپلیکیشن تبدیل موبایل به آینه را فعال می کند. سپس با کمک آینه مشغول زیباسازی صورت خود می شود!

شهروند دهه ۶۰ (مذکر): در فکر این است که آیا پدرش برای تنبیه، در را از پشت قفل کرده است؟! آیا نامزدش که نیم ساعت دیگر سر چهار راه انقلاب با هم قرار داشتند، رابطه اش را با او به هم می زند؟ آیا گشت ارشاد نامزدش را دستگیر می کند؟! آیا مادرش در مورد بویِ بدِ لباس هایش فکر بدی می کند؟! آیا در این لحظه دارند از او فیلم می گیرند تا علیه اش در دادگاه استفاده کنند؟ آیا زنده خواهد ماند؟! آیا … در حالی که همینطور به فکرهایش ادامه می دهد، با نگرانی از جیب شلوار جین آبی رنگش، یک سکه در می آورد و با آن به درِ دستشویی می زند!

شهروند دهه ۶۰ (مونث): در فکر این است که آیا پسرهای هم دانشگاهی اش با او شوخی کرده و در را از پشت قفل کرده اند؟ اگر خواستگارش این موضوع را بفهمد؟! اگر تا شب اینجا بماند و درِ خوابگاه بسته شود؟! اگر به خانواده اش در شهرستان اطلاع بدهند؟! اگر پدرش دیگر اجازه ادامه تحصیل به او ندهد؟! اگر او را مجبور کنند تا با پسرِ مش قاسم ازدواج کند؟! اگر از پسر مش قاسم بچه دار شود؟! اگر مجبور باشد تمام عمرش را خانه داری کند؟! اگر … در حالی که برای سرنوشت شوم خودش گریه می کند از داخل کوله لپ تاپش یک آینه درمی آورد و ریمل های ریخته شده روی صورتش را پاک می کند!

شهروند دهه ۵۰ (مذکر): یاد جوانی های خود می افتد که چقدر پر زور بود و می توانست در دستشویی را از جا بکند! از جیب شلوار پارچه ای خاکستری رنگش، یک ماژیک درمی آورد و روی در دستشویی یادگاری و شعر می نویسد!

شهروند دهه ۵۰ (مونث): به خودش تلقین می کند که برای رسیدن به آرمان های برابری حقوق زنان با مردان، باید این شرایط سخت را تحمل کند. در همین حال سعی می کند تصویر خودش را در کاشیِ سفید دستشویی ببیند و جوش سه روز مانده روی صورتش را منهدم کند!

شهروند زندانی: سعی می کند با یک قاشق چایخوری دیوار دستشویی را خراب کند تا بتوان از مسیر فاضلاب فرار کند!

شهروند روشن فکر: از وقت به دست آمده نهایت استفاده را می کند و از داخل تبلتش مشغول خواندنِ ایبوکِ «جامعه باز و دشمنان آن» (کارل پوپر) می شود!

شهروند روشن فکر نما: یک گوشه ای می نشیند و سیگار می کشد!

شهروند شاعر: شعر می سراید؛ «سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند / و با این بو اگر در پشت در مانند، درمانند!»

شهروندن فرهیخته: در هر شرایطی به فرهنگ سازی فکر می کند. از داخل کلاسورش یک روان نویس مشکی درمی آورد و با خط نستعلیق روی در دستشویی می نویسد:

ای دوست، بعد از هر فشار و کِش مکش                           لطفا سیفون بالای سرت را بکش

شهروند متوقع: سیفون را می کشد و می گوید: «بیا اینم سیفون، حالا در رو باز کن بیام بیرون!»

شهروند مهندس: سعی می کند با باز کردن لولای در، از دستشویی خارج شود.

شهروند فیزیکدان: از فرمول فشار (P=F/A) استفاده می کند. شیر آب را تا انتها باز می کند و مسیر آب را به طرف در خروجی می گیرد، سپس با کمک انگشت شستش، دهنهِ شلنگ را تنگ و تنگ تر می کند تا با کم شدن سطح (A) فشار افزایش یابد و بتواند در را سوراخ کند!

شهروند کامپیوتردان: برق دستشویی را یک بار خاموش و روشن (ری استارت!) می کند، سپس دستگیره در را فشار می دهد تا ببیند آیا قفل در باز شده است یا نه؟

شهروند اختلاسی: به نگهبان یک میلیارد رشوه می دهد تا در را برایش باز کند.

پوتین: به مدمدوف زنگ می زند و گرای دستشویی را به او می دهد. بعد از چند دقیقه یک هلیکوپتر نظامی بر بالای دستشویی ظاهر می شود.کماندوها سقف دستشویی را به وسیله موشک آر پی جی منفجر می کنند و با کمک عملیات راپل، پوتین را از دستشویی به داخل هلیکوپتر می آورند! پوتین مدمدوف را بغل می کند و در گوش اومی گوید: «نشون دادی که لیاقت داری باز هم بعد از من رئیس جمهور بشی! دیگه داشتم خفه می شدم!»

دولت: به رئیس دفترش زنگ می زند تا از شهرداری به دلیل ترویج بی بند و باری، تجاوز به حریم خصوصی شهروندان، سوء استفاده از اموال عمومی، گران شدن سکه! افزایش بیکاری، مهاجرت پرستاران و … شکایت کند!

شهروند نگران: با ۱۲۵ تماس می گیرد.

شهروند خیلی نگران: با ۱۱۵ تماس می گیرد!

شهروند رِند: نوشته های رویِ در و دیوارِ دستشویی را می خواند و برخی از شماره ها را در موبایلش ذخیره می کند!

شهروند معمولی: کمی در را فشار می دهد، در باز می شود، دستش را داخل روشویی می شورد، آبی به
موهایش می زند و خارج می شود!
منبع : جام نیوز

 

[ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,

] [ 19:39 ] [ eli ]

[ ]

 

تصاویری از یک معتاد به فیس‌بوک که این شبکه اجتماعی حتی به پوستش نیز نفوذ کرده است. 

حالا سوال من اینه اگه این خانوم یکی رو خواست جدید اد کنه یا یکی رو خواست بلاک کنه تکلیف چیه؟

--------

[ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,

] [ 19:37 ] [ eli ]

[ ]

[ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,

] [ 19:24 ] [ eli ]

[ ]

     اتل متل توتوله

    این پسره سوسوله

    موهاش همیشه سیخه
    نگاش همیشه میخه

    چت میکنه همیشه
    بی مخ زدن؟نمیشه

    پول از خودش نداره
    باباش رو قال میذاره

    دی اند جیشو میپوشه
    میشینه بعد یه گوشه

    زنگ میزنه به دافش
    میبنده هی به نافش

    که من دوست میدارم
    تاج سرم میذارم

    صورت رو کردی میک آپ
    بیا بریم کافی شاپ

    تو کافی شاپ،می خنده
    همش خالی میبنده

    بهم میگن خدایی!
    چقدر بابا بلائی!

    همه رو من حریفم
    میذارم توی کیفم

    هزارتا داف فدامن
    منتظر یه نامن

    ولی تویی نگارم
    برات برنامه دارم

    اگه مشکل نداری
    میام به خواستگاری!

[ سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,

] [ 17:2 ] [ eli ]

[ ]

 1- به نظر شما ، چرا 99 در صد آقایان از همسرشان می ترسند ؟!


الف ) چون خانوم ها ناخن بلند دارند ولی آقایان ندارند !

ب ) چون خانوم ها کفش پاشنه 15 سانتی دارند ولی آقایان ندارند !

ج ) چون خانوم ها جیغ دلخراش دارند ولی آقایان ندارند !

د ) چون خانوم ها اگر با استفاده از مهمات فوق هم زورشان به شوهرشان نرسد ، فقط کافیست سرشان را از پنجره بیرون کنند و از مردم کمک بخواهند تا ظرف ایکی ثانیه ، 15 مرد قلچماق به طرف شوهرشان حمله ور شوند ، ولی آقایان اگر بمیرند هم کسی به دادشان نمی رسد !

2- چرا آقایان زمانیکه با همسر خود قصد ورود و یا خروج از دری را دارند ، می گویند خانوم ها مقدمند و اجازه می دهند که اول همسرشان از در عبور کند ؟!

الف ) چون حدس می زنند که پشت در ، یک دره ای ، خندقی ، گودالی ، چیزی باشد !

ب ) چون احتمال می دهند که از لب پنجره بالای در ، یک گلدان سنگی در حال سقوط باشد !

ج ) چون گمان می کنند که پشت در ، یک حیوان درنده و گرسنه باشد !

د ) چون می ترسند که اگر آنها زودتر بروند خانومشان در را پشت سر آنها ببندد و دیگر هم باز نکند !

3 – شما فکر می کنید که اگر روزی همسر مردی از طبقه شصتم ساختمانی سقوط کند و در طبقه پنجاه و هشتم با دست ، میله ای که از دیوار ساختمان بیرون آمده را بگیرد و در هوا معلق بماند ، این مرد برای نجات همسرش چه اقدامی انجام خواهد داد ؟!

الف ) سریعا با استفاده از اره برقی در صدد جدا نمودن میله از ساختمان بر می آید !

ب ) یک عدد سوسک و یا موش را بر روی دست همسرش می گذارد !

ج ) یک طناب پوسیده را برای بالا کشیدن همسرش به طرف او می اندازد !

د ) با به خطر انداختن جان خودش ، هر طور که شده همسرش را نجات می دهد و سپس اینبار طوری او را هل می دهد که دیگر به هیچ عنوان نتواند دستش را به جایی بند کند !

4 – چرا معمولا در تصادفات رانندگی ، میزان صدمه ای که به خانوم ها وارد می شود بیشتر از آقایانی است که مشغول رانندگی می باشند ؟!

الف ) چون 5 دقیقه قبل از وقوع سانحه ، آقا خودش را از خودرو به بیرون پرت کرده است !

ب ) چون قبل از وقوع سانحه ، کمربند ایمنی خانوم دستکاری شده بوده تا عمل نکند !

ج ) چون در اینگونه تصادفات ، راننده حتی الامکان سعی کرده که خودرو اش از سمت راست با خودروی روبرویی برخورد کند !

د ) چون بعد از سانحه مشخص شده که علت تشدید جراحات وارده به خانوم ، مواد محترقه ای بوده که به دلایل نامعلوم توسط فردی ناشناس در زیر صندلی او تعبیه شده بوده تا با کوچکترین ضربه ای منفجر شود !.!!


[ سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,

] [ 16:49 ] [ eli ]

[ ]

 

بعضی وقت ها از بس که اوضاع بر وفق مراد نیست، خودمان را با چیزهایی پیش پا افتاده مقایسه می کنیم و ناراحتیم که چرا حداقل مثل آنها نشدیم. مثلا می گوییم قبض برق هم نشدیم، چند نفر از ما بترسن … نمونه هایی از این دست را بخوانید…

- ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه!

- قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم!

- موبایل هم نشدیم، روزی هزار بار نگامون کنی!

 

 

- پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن!

- آهنگ هم نشدیم، دو نفر بهمون گوش کنن!

- مانیتور هم نشدیم ازمون چشم برندارن!

- کلاه هم نشدیم حداقل باعث سرگرمی ملّت باشیم!

- ته دیگ هم نشدیم که واسطه رسیدن بهمون کلی صبر و سعی و تلاش کنن!

- خودکار هم نشدیم که علم و دانش به دست خودمون نوشته بشه!

- کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کله مون بکشن!

- صندلی هم نشدیم چهار نفر بهمون تکیه کنن!

- مدیر بانک هم نشدیم بریم کانادا خونه ۲ میلیاردی بخریم هدیه بدیم به دخترمون!

- آبدارچی بانک هم نشدیم ۱ میلیارد بزنیم به جیب!

- بزم نشدیم یه علفی چیزی به دهنمون شیرین بیاد!

- آفساید که خوبه یه خطای ساده هم نشدیم قدِ یه کارت زرد ازمون حساب ببرن… اه

- بیل گیتس هم نشدیم که ۵۰۰ دلار در ثانیه درآمدمون باشه

- لواشکم نشدیم که یکی برامون ضعف کنه…

- فرزند آخرم نشدیم که هر چی خواستیم مامان بابامون برامون بخرن!

- فرزند آخر هم نشدیم که با داداش بزرگمون بریم بیرون دور بزنیم و حالشو ببریم!

- به استاد میگم استاد شما که ۹ دادی حالا این یه نمره هم بده دیگهههههههههه، یه نگاه عاقل اندر دیوانه کرد، دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون! استادم نشدیم شخصیت کسی رو خرد کنیم!

- مامور راهنمایی رانندگی هم نشدیم موقع امتحان گرفتن از زنا کلی بخندیم!

- زمبه هم نشدیم حداقل سگارو نگرانمون باشه…

- تام و جری هم نشدیم زندگی مون سرتاسر هیجان باشه

- نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه

- نوزادم نشدیم یکی بغلمون کنه

- شریعتی هم نشدیم هر چی جملات قصاره نسبت بدن به ما

- ای کی یو سان هم نشدیم آب دهن بمالیم کف کلمون، همه چی حل شه!

- چاقو هم نشدیم تا حداقل اینجوری بتونیم تو دل کسی بریم

- قاصدک هم نشدیم، پیام رسان و سنگ صبور عشاق شیم

- عینک آفتابی هم نشدیم دنیا رو از دید بقیه ببینیم

- فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه

- گوشواره هم نشدیم آویزون ملت شیم

- معادله هم نشدیم، کلی آدم دنبال این باشن که بهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن

- کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم

- ماکسیما در افغانستان حدود ۶ میلیون تومانه، افغانی هم نشدیم بتونیم ماکسیما بخریم!

- مارک آنتونی هم نشدیم جنیفر لوپز رو طلاق بدیم

- ای خدا … بامزی هم نشدیم بچه ها عکسمون رو بچسبونن روی کتاب و دفترشون

- مگس تسه تسه هم نشدیم ملت رو بخوابونیم

- توپ فوتبالم نشدیم ۲۲ نفر به خاطرمون خودکشی کنن

- بوم نقاشی هم نشدیم یکی بیاد رومون ۴ تا درخت و ۲ تا دونه پرنده بکشه، قیمتی بشیم واسه خریدن مون سر و دست بشکونن

- گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده

- کبری هم نشدیم تصمیم هامون رو تو کتاب ها بنویسن

- کوزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم

- دریاچه ارومیه هم نشدیم دورمون حلقه انسانی تشکیل بدن

[ سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,

] [ 16:47 ] [ eli ]

[ ]

  چنگیز خان مغول و هیتلر دو تاشون با هم به اندازه پراید آدم نکشتن !!!

 
*******************************
 
یارو میره خواستگاری ازش میپرسن ماشینت چیه؟ میگه پراید بعد گندش در میاد یارو پورشه داشته!
 
 
(چند سال دیگه که پراید از پورشه گرونتر شد)
 
*******************************
 
من پراید دارم اگه خواستین باهاش
 
 
عکس بندازین یک شارژ 5 تومنی همراه اول برا پیام میکنی خودم باهات تماس میگیرم
 
 
عکس 25000 تومان .. دست به فرمون بزنی 30000
 
 
به پیامهای بدون شارژ جواب نمیدم .... !!!
 
*********************************
 
یه نامزد هم نداریم باباش پراید داشته باشه بعد هی به ما بگه تو به خاطر پراید بابام با من موندی!
 
****************************
 
ایران در آینده نه چندان دور
.
.
.
.
اوه اوه بچه ها طرفو نگاه ، معلومه خیلی مایه داره ، ماشینش پرایده !
 
********************************
 
از وقتی پراید گرون شده رفیقم یجوری ژست میگیره پشت ماشینش میشینه انگار پشت AUDI R8 نشسته دیگه
 
ماهارو تحویل نمیگیره ...اونایی که بالا تر از پراید داشتن که دیگه هیچی کلا ماهارو shift+delete کردن از تو مغزشون!!
 
**********************************
 
پراید خوبم، انژکتورت را قربان، ‌ای لاستیکت تو حلقم، ‌ای فدای برجستگی صندوق عقب تو، ‌ای دور رینگت بگردم،
 
فکر می‌کردی یک زمان به مدد تلاش شبانه روزی مسوولان 18 میلیون تومان بشوی؟!
 
 
ماشالا چقدم نازی اصن تو گل پیازی
 
*********************************
 
ﺭﻓﺘﻢ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ ﺳﺎﯾﭙﺎ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﺶ ﻣﯿﮕﻢ
ﻓﺮﻣﻮﻥ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺯﯾﺎﺩ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺪﻩ
ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟
ﻣﯿﮕﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺿﺒﻂ ﺭﻭ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﻦ !
 
 
 
 
 

[ یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,

] [ 20:56 ] [ eli ]

[ ]

 

ترول سوباسا

یادتونه؟؟

 

[ یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,

] [ 20:51 ] [ eli ]

[ ]

 روزی، یک پدر با پسرش وارد یک مرکز تجاری می شوند. پسر متوجه دو دیوار براق نقره ای رنگ می شود که به شکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره به هم چسبیدند، از پدر می پرسد: این چیست ؟


پدر که تا به حال در عمرش آسانسور ندیده می گوید:

پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیده ام، و نمی دانم.

در همین موقع آن ها زنی بسیار چاق را می بینند که با صندلی چرخدارش به آن دیوار نقره ای نزدیک شد و با انگشتش چیزی را روی دیوار فشار داد، و دیوار براق از هم جدا شد ، و آن زن خود را به زحمت وارد اتاقکی کرد. دیوار بسته شد. پدر و پسر، هر دو چشمشان به شماره هایی بر بالای آسانسور افتاد که از یک شروع و بتدریج تا سی رفت. هر دو خیلی متعجب تماشا می کردند که ناگهان، دیدند شماره ها به طور معکوس و به سرعت کم شدند تا رسید به یک، در این وقت دیوار نقره ای باز شد، و آن ها حیرت زده دیدند، دختر ۲۴ ساله ای از آن اتاقک خارج شد.

پدر در حالی که نمی توانست چشم از آن دختر بردارد، به آهستگی، به پسرش گفت: پسرم، زود برو مادرت را بیار اینجا...

[ یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,

] [ 20:12 ] [ eli ]

[ ]

 بی نظیرترین ترولهای آذر 91

بی نظیرترین ترولهای آذر 91

چی؟بقیش؟ادامه مطلب عزیزم...

 


ادامه مطلب

[ دو شنبه 11 دی 1391برچسب:,

] [ 19:7 ] [ eli ]

[ ]

بچه ها جاتون خالی امروز یه تفریح کوچولو کردم...من نمیدونم چرا چند وقتیه این روح شیطنتم بیدار شده...امروز صبح داشتیم با مامانم پیاده از بیرون برمیگشتیم.مامانم عجله داشت و حسابی داشت تخته گاز میرفت.چند بار به شوخی بهش گفتم الان میری تو دیوار  ها!!!!ولی گوش نمیکرد...منم با خودم گفتم ا؟اینجوریه؟باشه دارم برات...عرضم به حضور دوستای گلم که این مامان خانوم ما همیشه خدا تو کیف دستیش شلوغ پلوغه و به اصتلاح از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توش پیدا میشه منم با علم به این موضوع و با توجه به اینکه روح شیطنتم بیدار شده بود گوشیمو آروم از تو جیبم در اوردم و بدون اینکه بفهمه شمارشو گرفتم.مامانمم مجبور شد که بایسته تا از تو اون جمعه بازار کیفش گوشیشو در بیاره...تو این حین منم از فرصت استفاده کردم و بهش رسیدم و ازش جلو زدم.از اون طرف حواسمم بود که تا رفت گوشیشو جواب بده قطع کردم.اونم مدام میگفت اوه اوه حتما باباته و میخواد بگه چرا دیر کردید(آخه ساعت 12 ظهر بود).خلاصه وقتی گوشیشو پیدا کرد بعد از باز کردن درش دید شماره من افتاده.حالا منم داشتم جلو جلو واسه خودم میرفتم که حس کردم دیگه پشت سرم نیست...آروم عقبو نگاه کردم دیدم بعله...خانم با یه سیا سیا داره نگام میکنه.منو میگی حالا نخند کی بخند!!خودشم بعد از یه خورده وقت خندش گرفت .خلاصه از این که یه 5 دقیقه ای مامان خانم رفت سرکار بسیار بسیار خرسندیم...

[ دو شنبه 11 دی 1391برچسب:,

] [ 12:6 ] [ eli ]

[ ]

یکی از روش های کرم ریختن من در وبلاگم اینه:

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

..

 

..

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

.

.

 

.

.

.

 

.

.

.

همین بود دیگه...تموم شد

یاد بگیرید...

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

 

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:,

] [ 12:44 ] [ eli ]

[ ]

-وقتی تو یه مجلس متوجه میشی خانمی تو رو واس پسر پیرش زیر نظر گرفته جوری وانمود کن که اصلا متوجه اون نگاه های تابلوش نشدی، فقط دلبری کن ( تو مجلس اکتیو و فعال باش، یه کاری کن زیاد تو چشش باشی و مثبت جلوه کنی) و بعد که باش چشم تو چشم شدی و میخواست کار تموم شه، یه دفه و جدی دست تو دماغت کن

-پروفایل general موبایل یکی از دوستات که بییییییییییینهایت منضبط هست رو به silent تغییر نام بده و بعد وقتی استاد تو اوج درس دادنه و کلاس ساکت، بش زنگ بزن

- موقعی که همه دارن با سکوت فیلم تماشا میکنن بسته پفکتو با شلوغ ترین وضع باز کن

- وقتی دوستت که شوهرش کچل هست با استرس ازت میپرسه "به نظرت واس تولد شوهرم چی بخرم" تو با اعتماد به نفس، جدیدترین مارک شامپو که از ماهواره دیدی رو بش پیشنهاد بده و کلی ازش تعریف کن

-به دختری که هر دفعه بش شماره میدی و اون بی جنبه هی پاره میکنه، ایندفه تو کاغذ گلاسه شماره بنویس

- تو خیابون از یه آقایی که خیلی عجله داری بپرس ساعت چنده. بعد که گفت، بگو " مرسی، پس ساعتم عقب نمونده بود "

- وقتی از توالت اومدی بیرون دمپایی‌ها رو خیس کن

- وقتی به یک مغازه شیک شلوار فروشی رفتید، برخلاف تاکیدهای فروشنده شلوار را آنقدر پایین بگیرید تا خاکی شود، بعد از آن هم بگویید که آن را نپسندیدید.

- وقتی کسی در توالت و حمام است، با عجله به درب دستشویی حمله برده و با سرعت 1000 بار در دقیقه دستگیره درب رو تکان دهید و پشت سر هم بگید این چرا باز نمی شه

-در یک شب شعر شرکت کنی و شعر تبلیغ مای بیبی رو با احساس بخونی

- از انتظامات پارک بپرسی " این همه میگفتن تو پارکها کلی مواد فروش داره پس کوشن ؟ "

-  به برادر یا خواهرت (هر کدوم که بیشتر فاز میده ) زنگ بزنی و با صدای بریده بریده و نگران بگی " بابا .. بابا…بابا … آب داد درسشو یادته ؟ "

- از مامورین زن طرح ارتقای امنیت اجتماعی شماره بگیری (پسرایی که سر به راه شدن)

-توي روزهاي باروني با ماشينت با سرعت از وسط آبهاي جمع شده رد بشي

- وقتی توی مهمونی برات نوشیدنی میارن اول همه رو اندازه بگیری ببینی کدوم بیشتر داره ! ..

- وقتی همه بچه ها دارن به ساعت نگاه میکنن و کتاباشون رو به هم میزنن یه سوال دبش که جواب طولانی لازم داره از استاد بپرسی و با لبخند به بقیه بچه ها نگاه کنی !

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:,

] [ 12:39 ] [ eli ]

[ ]

 هنگام راه رفتن سعی کنید پشت کفش مردم رو با نوک کفشتون بزنید. هر چه بیشتر کفش مردم رو از پا در بیارید،

امتیاز بیشتری می گیرید.

 

سر نمکدونو نیمه باز کنید بذارین سرسفره..

هرکسی رو دیدین خواست بره سفر ، سوزن هر چهار چرخشو نیمه باز کنید که آروم آروم بادش خالی بشه ..

هرجا قفلی دیدین چوب کبریت تو سوراخ کلیدش فرو کنین، چسب دوقلو هم بد نیست..

بندکفشای همسایه هاتونو گره بزنین ..

به بالای پشت بام رفته ودیش همسایه رو با تمام قدرت بچرخانید..

هنگام بیرون رفتن از خانه فیوز برق همسایه ها را بپرانید ..

کفشهای همسایه رابه دم در همسایه دیگر انتقال دهید..

تو کلاس قبل از اومدن بچه ها جلوی میز معلم روغن بریزید .

 

بفهمید برنامه مورد علاقه دوستانتون کی شروع می شه، چند دقیقه بعد از شروع برنامه بهش بزنگین

اگرمی خواهید دیگران را هرس بدهید ….

-وقتی زنگ آیفون را میزنید و در را برایتان باز می کنند دوباره زنگ بزنید و بگویید: ممنون! باز شد!

-وقتی میخواهید تلویزون رو خاموش کنی صداشو تا آخرین شماره ببرید بالا تا نفر بعدی که میاد روشن کنه….

-مردم آزاری یعنی به دوستت زنگ بزنی بگی دوست دخترت/پسرت بهم پیشنهاد دوستی داده (یه جوری هم بگی یعنی اعصابت خیلی خورده ) دعواشون شه یکم بخندی.

-از یکی تو خیابون آدرس بپرسی,همین که خواست جواب بده گاز بدی بری

این یکی بیشتر واسه خانوما کاربرد داره.

چادر سرتون کنین رو بگیرین برین تو خیابون به خانومای بد حجاب تذکر بدین. سکته می کنن

یه آگهی استخدام از طرف یه شرکت معتبر با مدت تماس یک هفته تو روزنامه بدین شمارشم بذارین.

ﺗﻮﯼ ﺗﺎﻛﺴﯽ ﺍﮔﻪ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺸﯿﻦ ، ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯿﻦ ﻣﮕﻪ ﻧﻤﯿﺎﯼ ؟
ﺍﻭﻥ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﻛﻨﻪ .
ﺑﻬﺶ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﺪﯾﻦ ﻭ ﺑﮕﯿﻦ : ﭼﻪ ﺯﻭﺩ ﺟﺎ ……ﺯﺩﯼ؟
ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭ ﺗﺎﻛﺴﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﻨﺪﯾﻦ ﻭ ﺑﺮﯾﻦ

اگر کسی توی خیابون تف انداخت بلافاصله صورتتون رو بگیرید و بگید «اخ» (یعنی آب دهن طرف افتاد رو صورتت و میتونید دعوا راه بیاندازید).

دوست دخترتان را به بیرون ببرید و از مسیرهای دارای گشت ارشاد گذر کنید تا قلب دوست دخترتان بایستد و موجب خنده و شادی شما شود.

قبل از اینکه قربانی بره حموم برید تو حموم سر دوش رو باز کنید(قسمتی که پیچی هست) بعدش تا
اونجایی که میشه کره بچپونید توش ولی حواستون باشه زیاد نریزین که سوراخاشو بند بیارید..
حوب حالا ببندینش و منتظر شید طرف بیاد دوش اب گرم بگیره و حسابی چرب بشه

دومین باری که با دوست پسر/دوست دخترتون قرار دارید ، از این پودرا هست که ایجاد دل پیچ و اسهال می کنن ( مُسهِل ) همراتون ببرید و آب میوه یا قهوه ، … بخواهید و وقتی برای هر دو نفرتان خرید در فرصتی مناسب پودر را در آب میوه اَش یا … ریخته و صبر کنید و لذت ببرید
توجه : اگر رابطه تان ادامه دار بود هیچ وقت اعتراف نکنید

روی دیوار سفید خونه همسایه با حروف بزرگ بنویسید: لطفا اینجا چیزی ننویسید

توی فروشگاه بارکد همه چیزهایی را که برداشتین رو خط خطی کنید تا اسکن نشه

بچه ها هروقت رفتید سینما فیلمای عشقولانه و احساسی ، یه کوکا کولا ۲٫۲۵ لیتری ببرین با خودتون هر ۵ دقیقه یبار یه قلپ نوشابه یه عاروق مشتی … فیلمو اختصاصی ببینین لذذذتشو ببرین !!!!!

با سارایدار مدرسه رفیق بشید تا وقتی بفهمید سیگار مورد علاقش چیه بعد یک نخ بخرید و توش سیگارت کار بذارید و بهش تعارف کنید .البته طرف زیاد پیر نباشه که ممکنه منجر به مرگش بشه

تو دانشگاه وقتی خانمها واسه خودشیرینی CD فیلم به دفتر فرهنگ می دن بورو اونارو با فیلمهای بالای ۱۸ سال عوض کن که دیگه هوس خودشیرینی نکن

یک شب به دوستت زنگ بزن بگو من برادر فلانی ( دوست دختر طرف ) هستی و یهو سر فحش و بکش بهش اینقدر گیج می شه صدای شمارو تشخیص نمی ده فردا که باهاش بودی حرف و بکش طرف دوست دخترش . از صدای لرزیدن دست و پاش از خنده خودت و خیس می کنی

اگه صندلی شاگرد جلویی فلزی باشه خوراک گرفتن فندک زیرشه

یک آچارآلن(نوعی ابزار)ببرید مدرسه تو زمستون پیچ رادیاتور شوفاژ و شل کنید . ظرف ۱۵ دقیقه کلاس تبدیل به سونای بخار می شه

وقت خلوتی مدرسه تمام پلاکاردهای بالای سر دفاتر مثل مدیر و معاون و آبدارخونه و.. باهم عوض کنید فردا صدای خنده هاش میرسه

تو جمعی که وارد شدین سخت با بقیه روبوسی و سلام تعارف کنین بعد بگین این آنفولانزای نوع A هم مریضی کثیفیه ها ،‌چند روزه مارو از پا درآورده !!!!!

اسم خودتو یواشکی تو گوشی رفیقت به اسم دوس پسرش save کنیو هی دم به دیقه بزنگی قط کنی…

برین سوپر مارکت و یه تخم مرغ بگیرین دستتون و از فروشنده بپرسین این تخم مرغ تضمینیه؟ طرف هم که فکر میکنه کیفیتشو میگی میگه آره . شما هم وسط مغازه وایسین و تخم مرغ رو ول کنین رو زمین و بگین واااااااااااااااااای این که شکست. و سریع از محل حادثه فرار کنین.

چند تا از همکارات میخوان فقط دو سه ساعت اضافه کاری کنند و تو هم داری میری خونه.

بدون اینکه به کسی بگی از تلفن شرکت زنگ بزن به یه رستوران گرون قیمت و این که میگم سفارش بده:

۱- چلوکباب زعفرانی وِیژه سلطانی……. به تعداد……. پرسی ۲۰٫۰۰۰ تومان
۲- سالاد فصل وِیژه………. به تعداد………… ظرفی ۳۰۰۰ تومان
۳- نوشابه خارجی………… به تعداد………… هر عدد ۲۵۰۰ تومان
۴- نوشابه خانواده…. مشکی…. به تعداد………… هرعدد ۸۰۰ تومان
چیز دیگه هم نیاز بود خودت سفارش بده

زنگ بزنید چند تا دوستتون رو دعوت کنید به یه مهمونی ، که قراره یه دوست دیگتون بگیره ، بگید خودش نرسیده و اینا ، مهمونیه خوبیه ، گفته همه رسمی و شیک بیان ، ترجیحا هم دختر باشن تو دعوتیا هم پسر ، بگید برنامه ۹ به بعد هم هست ، و دیگه کاری نکنید ، بقیش خودش جور میشه

توکلاس توپ کاغذی درست کن هی بزن به بچه ها بعد یک گلوله کاغذی و فشرده کن و توش و پر از سوزت ته گرد کن و اونو خیلی آروم لای یک توپ بزرگتر بذار و زیاد مچالش نکن. وقتی بچه ها از اون توپ بازی قبلیت حسابی حرسی شدن این توپ آماده شدرو بزن تو سر کسی که ازش متنفری اونم تا بهش می خوره برش می داره می خواد خوب مچالش کنه و بزنه بهت . طفلک نمیدونه توی اون توپ چندتا سوزن منتظرشن. ماکه حال کردیم شمام امتحان کنیدو ببینید.

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:,

] [ 12:19 ] [ eli ]

[ ]

 عکس هایی از سوتی ها و شیطنت های دوران دانشجویی

 

عکس هایی از سوتی ها و شیطنت های دوران دانشجویی

عکس هایی از سوتی ها و شیطنت های دوران دانشجویی

عکس هایی از سوتی ها و شیطنت های دوران دانشجویی

عکس هایی از سوتی ها و شیطنت های دوران دانشجویی

 

عکس هایی از سوتی ها و شیطنت های دوران دانشجویی

 

عکس هایی از سوتی ها و شیطنت های دوران دانشجویی

البته ناگفته نماند که یک سری از اینها تو مدرسه هم کاربرد داره ها!!!!!!!!!!!!!

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:,

] [ 12:19 ] [ eli ]

[ ]

 دوستت تو اتاق خوابه آروم درو باز کن.اسپیکر و بذار تو اتاق درو ببند.بعد برو بیرون ضبط و روشن کن صدا رو تا ته زیاد کن...

 

اگه سکته نکنه حداقل یکم می ترسه می خندین.

داری با دوستت چت می کنی بعد همه کلمه هاتو بچسبون به هم.اصلا اسپیس نزن.
خیلی حال میده

تو خیابون محکم بزنی پس کله یکی و تا برگشت بگی:وااااااااااای ببخشید فکر کردم رفیقمی

مردم آزاری یعنی بری سر کلاس بگی با فلانی کار دارم، استاد میگه چیکارش داری ، میگی مامانش واسش لقمه گرفته، گفته بیام بش بدم

یه قوطی پودر لباسشویی تهیه کنید، ته قوطی دوتا مقوا هست که روی هم چسبوندن که محتوی توش بیرون نریزه تنها کاری که باید بکنید اینه که با چاقو این دو تارو از هم جدا کنید جوری که اگه بلندش کنید از زمین، همش خالی شه زیرش خوب حالا برید این قوطی رو بزاری رو یخچال یا یه جای بلند مثلا هود و برید منتظر باشید یکی بیاد برش داره و همش خالی شه روی سرو کلش و زمین و چند تا فحش به خودشو کارخونه سازندشو و زمین و زمان بده!

توی هرفرصتی قوطی ها و بطری های نوشابه گاز دار را تکون بدین و بعد بذارین یکی دیگه در اونو باز کنه

وقتی با دوستتون دارین غذا میخورین خودتونو بزنین به خفگی و از دوستتون بخواین براتون آب بیاره، وقتی رفت تو آشپزخونه، شماهم اون سوسک خوشگله رو که از قبل آماده کردین رو وسط غذاش جاسازی کنین.

به خدا سوگند، اگر ” لیوان شیشه ای ” را در دست راستم و ” لیوان یک بار مصرف ” را در دست چپم بگذارند، باز در یخچال را باز می کنم و با شیشه آب می خورم.

وقتی یه نفر با تریپ درست و حسابی کنار خیابون منتظره کسیه از جلوش رد شی و یه سکه بندازی جلوش

وقتی یه گدا میادو بهت التماس میکنه که بهش کمک کنی، جلوی چشمش یه اسکناس بنداز تو صندوق صداقات و به طرف بگو برو کمیته بگیر

اتوبوس که جلوی پات وایساد تا بری سوارش بشی پات بذار روی رکابش و بند کفشت محکم کن. بعد بگو: ممنونم… دستت درد نکنه… برو

وقتی از کنار یه مغازه رد میشی برو دم درش و به فروشنده بگو: آقا! در ببندم؟

سوار موتور که هستی برو کنار اتوبوس واحد که پشت چراغ قرمز وایساده و با مشت بزن به بدنه اش! داد بزن: “در عقب باز کن چهارتا مسافر بیان بالا. ثواب داره!”

از دوستت سر کلاس با خواهش خود نویس جدید وگرونش و بگیر بعد بهش تکه تکه هاشو جدا از هم بده

از بغلی پاک کنش و بگیر و توش چندتا نوک مداد اتود بکن و بهش بده وقتی می خواد یک چیزی و پاک کنه قیافش دیدنیه

توی مهمونی وقتی مطمئن شدید که صاحب‌خونه نیست، یه وسیله برقی مثل پنکه رو بزنید به پریز تلفن

با دوستتان برید سونا، استخر ، با هم یک کمد بگیرید ، بعد از مدتی به بهانه دستشویی بروید و لباستان را بپوشید و لباس او را هم بردارید و برید ، این روش تست شده فقط چند تا فحش می خورید، اتفاق خاصه دیگه ای نمیفته
چنتا قرص نعنا بریزید تو نوشابه و فوری درشو ببندبد و خوب هم بزنید . خوب کار تموم شده، موقع باز کردن نوشابه از محل دوری کنید چون کافیه درب بطری تا نصفه باز بشه!

تا استاد می اومد سر کلاس یکی میگفت: باز این اومد!!

قبل از اینکه استاد وارد کلاس بشه تمام ماژیک های وایت برد جمع میکردیم به جاش گچِ (تخته سیاه) میذاشتیم!

زنگ ورزش در کلاس بغلی میزدیم و میرفتیم توی کلاس خودمون. استادشون می اومد دم در میدید هیچ کس نیست. ما هم میرفتیم دم در با تعجب میگفتیم: “در کلاس شما هم زدند؟… این بی شعور کیه میاد در میزنه میره؟؟!! ”

همیشه آدرس درست بده ولی وقتی ماشینش راه افتاد با دوستاتون بلند بزنید زیر خنده تا یارو فکر کنه سر کار گذاشتینش

با مانتو و روسری نشسته بود توی تاکسی. بهش گفتیم آبجی! چادرت لای در!

یه کمی عسل و مربا بمال به مقوا و شب بذار بالا سر رفیقت که خواب. تا صبح از نیش پشه ها آبکش میشه!

هر وقت همکارمون میخواست بره توالت , با یه خط ناشناس بهش زنگ میزدیم. تا میخواست بیاد ببینه کیه دوباره قطع میکردیم

لباس رفیقتون بندازین توی لگن آب سرد و یه بسته نشاسته بریزین توش. نیم ساعت بعد لباس خیس بذارید جلوی آفتاب تا خشک بشه. به این میگن آهار زدن پارچه!

[ سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,

] [ 18:57 ] [ eli ]

[ ]

 1. وقتی با دوستتون رفتین رستوران ، اگه از سر میز پا شد تو یه فرصت مناسب

نی نوشابشو در بیارین گره بزنین و دوباره تو نوشابه فرو کنین که گره نی معلوم

نباشه . حالا موقع خوردن نوشابه قیافش دیدنی میشه... 

2. شب عروسی بهترین دوستتون قبل از شام برین یه شیشه سون آپ کنین و

توش آب نمک غلیظ بریزین و بدین ببرن سر میز عروس داماد و داماد با شامش

جلو همه میل کنه . خیلی کیف میده 

3.بعد از اینکه رفتین دستشویی دستاتونو خشک نکنین و برین با بقیه دست

بدین و یا اب بپاشین روشون . هر کی ناراحت شد خیالشو راحت کنین

که آب نیست . بهش بگین اسید اوره س 

4. 20 مین قبل از شروع امتحان یه مسئله سخت انتگرال بیارین به بقیه نشون

بدین و روحیه بدبختارو خراب کنین. 

5. تو کافی نت ID بقلیتونو بخونین و بهش pm بدین و بزارینش سر کار . اینکه چی

بهش بگین به استعداد کرم ریزی خودتون بستگی داره . مثلا میتونین بهش بگین

چه شکلیه و ... اگه شما پسرین سعی کنین دخترارو اذیت کنین . اگه دخترین

بر عکس . 

6. سر میز شام قبل از اینکه بقلیتون دست به ماستش بزنه قاشقتونو فرو

کنین تو ماستش و بگین آخخخخخخخخخ حواسم نبود . بعد واسه اینکه حرس

بخوره مرتب بخندین. اینجا تمام هنر شما تو قابلیت حرس دادنتونه . فقط تابلو

بازی در نیارین سر شام 

7.موقع روبوسی تا طرف مقابل خواست بوس کنه آروم صورتتونو بیارین عقب تر .

جوری که لباش به لپتون نرسه . خیلی صحنه جالبی میشه . فقط باید جدی

باشین و نخندین 

8.تو حساس ترین صحنه فیلم سینمایی کانال تلویزیون رو عوض کنین و هر چی

التماس شنیدین کانالو برنگردونین . سنگ دل باشین و 20 30 ثانیه طول بدین

بعد کانالو عوض کنین. 


9. وقتی کسی داشت با کامپیوتر کار می کرد تو فرصت مناسب فیش کیبورد و

موس رو باهم عوض کنین . به این راحتیا نمیتونه بفهمه مشکل چیه .

خیلی حال میده 

10 - وقتی بعد از کسی می خواین برین دستشویی موقع ورود شروع کنید به

قر زدن از اینکه این چه بوی بدیه . عجبا ... یعنی چی .... آبرو بدبختو ببرین . باید بلند

بگین که تو خونه همه بشنون و اون خجالت بکشه . 

11. سر کلاس تا خدکار دوستتون افتاد رو زمین شما سریع با پا شوتش کنین

و با پررویی بخندین 

12. بند کفش همکلاسی خنگتونو به صندلی گره بزنین و تا آخر کلاس صبر کنین 

13. رو میز استاد با چسب قطره ای سکه 50 تومنی یا خودکار بیک بچسبونین 

14. وقتی استاد از بقلتون رد شد رو پشت کتش عطر مشهدی ( از اینا که بوی

گل محمدی میده ) خالی کنین . اگه 2 یا 3 تا عطر خالی کنین که بهتر . گریش

در میاد 

15. وقتی با دوستتون رفتین سنا هی روش آب یخ بریزین و هرچی التماس کرد

هر از گاهی اینکار بد رو انجام بدین . سعی کنین اصلا جنبه سنا رو نداشته

 باشین . وقتی موفق شدین که اون گریش در بیاد 

16. هر کی بهتون کتاب امانت داد صفحه اولش 10 خط براش یادگاری بنویسین.

هرچی کتابش گرون قیمت تر باشه بهتر جواب می گیرین... 

17. وقتی زنگ آیفون رو زدین و در رو براتون باز کردن . 5 ثانیه بعد زنگ بزنین و وقتی

دوباره آیفون رو برداشتن بگین ممنون در باز شد...

[ سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,

] [ 18:52 ] [ eli ]

[ ]

 

اینجا دنبال بقیش نگرد...تو ادامه مطلبه...


ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,

] [ 18:27 ] [ eli ]

[ ]

 دیروز تو ماشین خالم بودیم داشتیم میرفتیم بیرون.تو راه بودیم که دیدیم یهو ماشین پشت سری دستشو گذاشته رو بووووووووووووووووووووووق و برم نمیداره خلاصه یه 5 دقیقه ای همین بساط ادامه داشت تا ما پیچیدیم تو یه کوچه بعد من برگشتم پشت سرمو نگاه کردم دیدم آقا لیوان چاییش دستشه داره میخوره و میرونه...نه خداییش شما جا من بودید چیکار میکردید؟؟؟آخه این چه ملتیه ما داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ای خدا...........

[ سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,

] [ 18:15 ] [ eli ]

[ ]

 

[ سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,

] [ 18:7 ] [ eli ]

[ ]

 من خيلي خوشحال بودم !

من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بوديم  والدينم خيلي کمکم کردند  دوستانم خيلي تشويقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده اي بود…
فقط يه چيز من رو يه کم نگران مي کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…!
اون دختر باحال ، زيبا و جذابي بود که گاهي اوقات بي پروا با من شوخي هاي ناجوري مي کرد و باعث مي شد که من احساس راحتي نداشته باشم…
يه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون براي انتخاب مدعوين عروسي !
سوار ماشينم شدم و وقتي رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت :
اگه همين الان ۵۰۰ دلار به من بدي بعدش حاضرم با تو ……………..!
من شوکه شده بودم و نمي تونستم حرف بزنم…
اون گفت: من ميرم توي اتاق خواب و اگه تو مايل به اين کار هستي بيا پيشم…
وقتي که داشت از پله ها بالا مي رفت من بهش خيره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقيقه ايستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم…!
يهو با چهره نامزدم و چشمهاي اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم!!!
پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بيرون اومدي…!
ما خيلي خوشحاليم که چنين دامادي داريم  و هيچکس بهتر از تو نمي تونستيم براي دخترمون پيدا کنيم به خانوادهء ما خوش اومدي !!!
نتيجه اخلاقي: هميشه کيف پولتون رو توي داشبورد ماشينتون بذاريد !!!

[ سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,

] [ 18:6 ] [ eli ]

[ ]

 ملت چه بیکارن !

یکی مزاحم میشد هی اس هی زنگ…جواب نمیدادم که بیخیال شه…

دیگه تماس نگرفت

بعد چند روز اس داده  :

ببخشید من چند روز مزاحمتون نشدم کار داشتم دستم بند بود ، شرمنده،چه خبر؟

**********************

 

هیچ کس عادامس شیک رُ واسۀ وجودش نمی خواد …

سرنوشت آدامس شیک ؛ بقیه پول بودنِ !

***********************

 

بوی شوم امتحان آید همی /  یارصفر مهربان آید همی

ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم / دل به امید تقلب بسته ایم

مابرای کسب مدرک آمدیم /  نی برای درک مطلب آمدیم

(ایام جانسوز امتحانات برشما دانشجویان و دانش آموزان کوشا تسلیت!)

************************

به هزار امید از نامزدم می پرسم از کجا بدونم منو واسه خودم دوست داری؟ برگشته می گه: قیافه و هیکل که نداری،

بچه مایه دارم که نیستی، اخلاقتم که گند، به جز خودت چیزی واسه دوست داشتن نمی مونه عزیز دلم!

*******************************

 

امروز توی اتوبوس بودیم ، یه بنده خدایی سی کلیومتر دنبال اتوبوس میدویید تا بهش رسید !

راننده بهش گفت : میخوای سوار شی ؟

طرف گفت : پ نه پ میخواستم سفر خوبی رو براتون آرزو کنم !

****************************

 

گویش بعضی دختران در سال ۸۱: عزیزم ، عشقم چرا ناراحتی؟ قربونت برم

گویش بعضی دختران در سال ۸۶: عزیزم، عشقم چرا ناراحنی؟ قلبونت برم

گویش بعضی دختران در سال ۹۱: عجیجم، عجقم چلا نالاحتی؟ قلبونت بلم

گویش بعضی دختران در سال ۹۶: دیبیلیم، عولوپولو، بیلی بولونات!

****************************

پسره به دوست دخترش اس ام اس می ده: عزیزم! میای خونه مون؟ اگه موافقی عدد ۱ رو وارد کن اگه مخالفی عدد ۳۱۴۱۷۱۹۲۰۲۳۴۵۷۸۹۰۷۶۶۴۶۴۶۵ ۵۵۴۵۵۵۴۵۵!

***************************

 

شب تولدم ، شروع کردم به باز کردنِ کادوها ،

به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه !

توشو که نگاه کردم دیدم نوشته :

“هشتاد هزار تومنی رو که سه ماهِ پیش گرفتی ، نمیخواد برگردونی “

تولدت مبــارکـــــ عزیزم …!

***********************

 

بچه های دانشگا رو از روی محل نشستن سر کلاس طبقه بندی میکنم.

ردیف اول :حال به هم زن

وسطی ها :یه سلام علیکی داریم

ته کلاس :دمشون گرم.

اونایی که اصن کلاس نمیان: اینا رفیقمن

**************************

خیلی بده یه آهنگ عشقولانه یاده ۵ ۶ نفر بندازتت تمرکزتو رو آهنگ از دست میدی !

*********************

 

رفتم کتاب فروشی میگم بوف کور دارین؟

میگه کتابشو؟
گفتم : پ ن پ خودشو ، یه فرد خیر پیدا شده که حاضر تمامِ هزینه های درمانشو متقبل شه…..!

***********************

 

دیشب سوار پورشه ام شده بودم و توخیابون دور میزدم باهاش

یهو یکی پرید جلو ماشین تا خواستم ترمز کنم پام گرفت به لحاف و پاره شد!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,

] [ 12:37 ] [ eli ]

[ ]

این مطلب فقط جنبه شوخی و طنز دارد پس لطفا ناراحت نشوید...

* هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری. کافیه فقط یه «بله» کوچولو
بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.


* هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و با دقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش
زری خانم یا مدل موهای کبری جون رو بفهمه.


* خوب می تونی نقش بازی کنی.


* آنقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از آقایون به تکلیف می رسی.


* بزرگترین پوئن: خیالت از بابت سربازی راحته! صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککت
نمی گزه.


* تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره
که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟!!


* می تونی هزار بار هم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه
کردنت خجالت نمی کشی.
 


* بهشتم که زیر پای امثال شماست.


* فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.


* از قدیم گفتن: پشت هر مرد موفقی زنی با ذکاوت بوده.


* هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟ فروید، پدر روانشناسی جهان گفته: بزرگترین
سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ آن را نیافته ام این است که یک زن
چه می خواهد؟


* چندتا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.


* نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.


* با اینکه از مردها ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکواندو و از این جور چیزا
برای...به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.
 

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,

] [ 12:35 ] [ eli ]

[ ]

 

فرانسه :

پسر: بن ژور مادام! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم!

دختر: با کمال میل موسیو!

ایتالیا :

پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم!
دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با
کمال میل می پذیرم!

انگلیس :

پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم!
خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم!
دختر: چرا که نه؟ میتونیم در کنار هم باشیم!

و اما ایران :

پسر: پیــــــــــــــــــس ... پیس پیس ...
پـــــــــــــــــــــــی ــــــــــــــــس ... پیییییییییییییس ...
ســــــــوووووووو ... ســــــــــوووو ...
ســــــــــــس ... ســــــــــــــــــــــــ ـــــــــــس ...
پــــــــِـخخخخخخخخخ ... چِــخـــــــــــــــه ...
هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ!
دختر: خفه شو! کصافطِ عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری
راه افتادی دنبالِ ناموس مردم،بی ناموس!
شماره تو میگیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی!
ساعت 10 زنگ میزنم!

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,

] [ 12:33 ] [ eli ]

[ ]

www.parsnaz.ir - با این کارهای جالب زنان می توانند مردان را دیوانه کنند (طنز)

1. سالگرد گرفتن برای هر چیز کوچکی

چرا خانمها هر اتفاق کوچکی در زندگی را به بهانه ای برای گرفتن هدیه تبدیل میکنند. ما آقایان بعد از یک روز کاری عادی و کاملا خسته با تصور فقط یک شام ساده به منزل میآییم. اما صحنه ای را که با آن مواجه میشویم ما را شوکه میکند. چه کار غلطی انجام دادهیم؟ آیا تولدش است؟ آیا تولد خودم است؟ نخیر، امروز سالگرد روزی است که برای اولین بار به یکدیگر نگاه کردیم. خانمهای عزیز لطفا دست بردارید. ما همینکه توانستیم روزهای قرارمان را به یاد داشته باشیم کلی هنر کرده ایم.

2. پر کردن تخت از کوسن

اگر فکر میکنید که تخت برای خوابیدن است اشتباه میکنید. ما به امید یک خواب راحت به سمت تخت میرویم اما با کوهی از کوسنها که به صورت کاملا استراتژیک جایسازی شده اند مواجه میشویم، به نحوی که هیچ جایی برای خود ما وجود ندارد. ما به هیچکدام از کوسنهای قلبی شکل یا پرزداری که فقط باعث عدسه کردنمان میشود احتیاجی نداریم. فقط یک بالش ساده برای خوابیدن می خواهیم. لطفا این بیماری "اختلال کوسن وسواسی " را کنار بگذارید.

3. پرسیدن مداوم جمله: به چی فکر میکنی؟

این یک روش کاملا کلاسیک زنانه است تا ما مردان را وادار به اعتراف کنند که در آن لحظه خاص به آنها فکر نمی کردیم. این سوال دقییقا در زمانی که از کنار هم بودن لذت میبریم و درست لحظه ای که اصلا انتظارش را نداریم مطرح می شود. این اتفاق آنقدر سریع می افتد که هیج زمانی برای فکر کردن نداریم و قبل از آنکه متوجه شویم متهم به فکر کردن به نامزد قبلیمان می شویم! این سوال روشی بسیار ظریف است تا به ما این پیام را برساند که ما حق داشتن افکار خصوصی را نداریم.

4. گفتن جمله "خوبم" وقتی که ناراحت هستید.

همسرم در حالیکه من در حال تماشای فوتبال بودم جلوی تلوزیون ایستاده بود و به همین دلیل کمی بحثمان شد. از آن پس هرگونه مشکلی را که فکرش را بکنید به یادش آمده است. پرسیدم: خوبی؟ اما او همان جمله منفعل-تهاجمی که معمولا با یک سکوت همراه می شود را گفت: خوبم!

اگر از چیزی ناراحت هستید آن را مستقیم بیان کنید تا ما هم بتوانیم آن را حل کنیم. البته راه بهتری هم وجود دارد: لطفا مشکلات را یکی یکی بازگو نکرده و بگذارید ما فوتبالمان را تماشا کنیم!

5. بیش از حد احساستی بودن

شما در مراسم ختم، مراسم عروسی، به خاطر فیلمهای شاد و غمگین گریه می کنید. ما مردها نمیدانیم در زمانیکه شما تمام پیراهن زیبا و اطو شده ما را با اشکهای خود خیس می کنید، چه کاری می توانیم انجام دهیم. اصلا این همه اشک را از کجا می آورید؟ به عقیده ما مردها، خانم ها می توانند در سال یک روز مخصوص گریه کردن داشته باشند. آنها میتوانند در این روز دور هم جمع شده و تمام 24 ساعت را گریه کنند تا برای 364 روز باقیمانده نرمال رفتار کنند.

6. مداوم صحبت کردن

ما مردها شنیده ایم که خانمها روزانه حدود 20.000 کلمه صحبت می کنند. خوب برای ما قابل درک است که این وظیفه روزانه باید حتما انجام شود. اما چرا همیشه در بدترین زمان ممکن این کار را میکنید؟ مثلا همسر من، درتمام طول آن مهمانی خانوادگی که واقعا باید صحبت می کرد و آن سکوت اذیت کننده را می شکست ساکت بود و درست زمانیکه من و دوستانم در میانه یک بازی بسیار هیجان انگیز بودیم شروع به تعریف کردن از نحوه نشستن گربه همسایه کنار بوته گل رز کرد! عذاب آورترین قسمت ماجرا اینجا بود که او داشت به طور مفصل راجع به صاحب گربه که در سو پرمارکت سر خیابان مشغول به کار بود صحبت می کرد. خانمهای عزیز، لطفا زمان مناسب برای صحبت کردن را تشخیص دهید و لطفا فقط اصل کلام را بیان کنید.
 
 

  

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,

] [ 12:31 ] [ eli ]

[ ]

 

شعری بسیار زیبا برای پسران ترشیده (طنز)


  پسری با پدرش در رختخواب
    درد ودل می کرد با چشمی پر آب

    گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست
    زندگی از بهر من مطلوب نیست

     گو چه خاکی را بریزم توی سر
    روی دستت باد کردم ای پدر

     سن من از 26 افزون شده
    دل میان سینه غرق خون شده

    هیچکس لیلای این مجنون نشد
    همسری از بهر من مفتون نشد

    غم میان سینه شد انباشته
    بوی ترشی خانه را برداشته

    پدرش چون حرف هایش را شنفت
    خنده بر لب آمدش آهسته گفت

    پسرم بخت تو هم وا می شود
    غنچه ی عشقت شکوفا می شود

    غصه ها را از وجودت دور کن
    این همه دختر یکی را تور کن

    گفت آن دم :پدر محبوب من
    ای رفیق مهربان و خوب من

    گفته ام با دوستانم بارها
    من بدم می آید از این کارها

    در خیابان یا میان کوچه ها
    سر به زیر و چشم پاکم هر کجا

    کی نگاهی می کنم بر دختران
    مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟

    غیر از آن روزی که گشتم همسفر
    با شهین و مهرخ و ایضاً سحر

    با سه تا شان رفته بودیم سینما
    بگذریم از ما بقیه ماجرا

    یک سری ، بر گل پری عاشق شدم
    او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم

    یک دو ماهی یار من بود و پرید
    قلب من از عشق او خیری ندید

    آزیتای حاج قلی اصغر شله
    یک زمانی عاشقش گشتم بله

    بعد اوهم یار من آن یاس بود
    دختری زیبا و پر احساس بود

    بعد از این احساسی پر ادعا
    شد رفیق من کمی هم المیرا

    بعد او هم عاشق مینا شدم
    بعد مینا عاشق تینا شدم

    بعد تینا عاشق سارا شدم
    بعد سارا عاشق لعیا شدم

    پدرش آمد میان حرف او
    گفت ساکت شو دیگر فتنه جو

    گرچه من هم در زمان بی زنی
    روز و شب بودم به فکر یک زنی

    لیک جز آنکه بداری مادری
    دل نمی دادم به هر جور دختری

    خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
    واقعا ً که پوز بابا را زدی

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,

] [ 12:27 ] [ eli ]

[ ]

 وقتی احساس خودباوری کاذب و مطلق به آدم دست میده

ترول آهنگ

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,

] [ 12:19 ] [ eli ]

[ ]

 

به به !به به!واقعا گیج کنندس...اینطور نیست؟؟؟؟؟؟

 

 

[ شنبه 11 آذر 1391برچسب:,

] [ 19:33 ] [ eli ]

[ ]

 

 

ادامه مطلبم ببینید جالبه..

 


ادامه مطلب

[ شنبه 11 آذر 1391برچسب:,

] [ 19:28 ] [ eli ]

[ ]

دقت کردین ؟

دو ساعت پشت تلفن معطلی که گوشی رو برداره، تا میایی خمیازه بکشی یارو میگه الو!

.

.

.

متخصصان غیور غضنفر آباد به کمک مهندسی معکوس…

موفق به تولید سرنشین بدون هواپیما شدند… !

.

.

.

هیچ لذتی بالاتر از این نیست …که جواب تلفن های کسی رو ندی ، که قبلا جوابتو نمیداد…

.

.

.

یکی از لحظه های خیلی ضایع ، وقتیه که میری دسشویی کارتو میکنی بعد میبینی آب قطه !

.

.

.

دقت کردین ؟

بعضی ترانه ها برای تست کردن دکمه Next ساخته می شن …!!!

.

.

.

ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بزنتت ،

نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب میگیره .فک کنم سوتفاهم شده با خدا !!!

.

.

.

به سلامتی کسانی که جسارت عاشقانه از دست دادن رو دارن

نه حقارت به هر قیمت نگه داشتنو…….

.

.

.

اینقد بدم میاد
نشستم پشت کامپیوتر تنهایی حالشو میبرم …. یهو یکی میاد تو میشینه کنارم ….باید براش از اول تا آخر پیدایش کامپیوتر رو براش توضیح بدی …. تازه تو هر سایتی هستی باید عکساشو ببینه … عه ! اون چی بود !؟ این چیه !؟ بزن ببینیم چیه ! لاغری در ده دقیقه !؟ اینجا چی نوشته !؟ اونجا چی نوشته !؟ ینی آدم میخواد مانیتور رو از پهنا بکنه تو حلقش

.

.

.

یونانی ها دروغگو هستند ولی خود سقراط هم یونانیه پس دروغ میگه که یونانی ها دروغ میگن !
پس یونانیها راستگو هستند و سقراط هم که یک یونانیه پس راستگوست !
پس راست میگه که یونانیها دروغگو هستند پس ؟؟؟
آخر یونانیها دروغگواند یا راستگو ؟؟؟

.

.

.

 

[ شنبه 11 آذر 1391برچسب:,

] [ 19:17 ] [ eli ]

[ ]

 

 

رفتم یه سیمکارت همراه اول خریدم

ایرانسل بهم اس داده :فکر نمیکردم بهم خیانت کنی !واست متأسفم!

بای !

.

.

.

میخوام اگه قسمت باشه یه آبمیوه فروشی باز کنم

چون ۸۰ ٪ دوستام نقش هویجو دارن !

.

.

.

یه سوال پرسیدن که آیا حاضری به دوران بچگیت برگردی و بزرگ نشی ؟

دختره ۱۱ ساله رفته زده : آره !

با این تفاسیر دهه شصت نسل دایناسورها محسوب میشه !

.

.

.

بعضیا هستن اصن نمیشه دوسشون نداشت !

مثلا خودم ^-^

.

.

.

بعضیا اینقد خوشگلن که دیگه شورشو در آوردن ! :|

.

.

.

تلویزیون بچهه رو نشون داد حافظ کل قرآن بود.

آقام گفت یاد بگیر همسن توئه!

یهو باباشم نشون دادن که اونم حافظ کل قرآن بود آقام کانالو عوض کرد!

(راد اس ام اس)

.

.

.

ایرانسل در آینده ای نزدیک :

مشترک گرامی

اومدم سر کوچتون ، در خونتون خونه نبودی

راستشو بگو با همراه اول کجا رفته بودی !؟

.

.

.

خیلیا پایِ معرفتِ خودشون وایسادن

نه خوبیِ شما !

 

.

.

.

یکی از اشتباهات زندگی ، آدم حساب کردن اونایی که آدم نبودن

هنوز هم نشدن ، بعدا هم نمیشن !

.

.

.

خاطرات ، تمام نمیشوند ؛ تمامت میکنند !

.

.

.

دنیا رو می بینی ؟

حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره

ولی محبت خیانت میاره !

.

.

.

خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره میان خنده هایی بلند!

.

.

.

توی دنیا دوستهای خوب محدودن

ولی دوستایِ خوب ، دنیایِ نامحدودن

.

.

.

در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند

 نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !

(www.radsms.com)

.

.

.

میدونی چرا خدا انیشتین و دکتر حسابی و نیوتن رو قبل از من آفرید ؟

میخواست قبل از طراحی نمونه اصلیش چندتا نمونه آزمایشی بسازه

الان من در خدمت شمام !

.

.

.

بعضیا همچین خودشونو میگیرن

انگار دی اکسید کربن میگیرن اکسیژن خالص پس میدن

در حالی که تو بهترین شرایط به عنوان کود بدرد چرخه هستی میخورن !

.

.

.

از سایت ۴SHARED میخواستم یه فایل دانلود کنم

۵۶۰ ثانیه صبر کردم؛ بعد پیغام میده میخوای این فایل رو دانلود کنی؟

پـــ نه پـــ خیلی حال داد یه بار دیگه بشمر من بازم برم قایم شم… نیایا!!

.

.

.

یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت :

یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن ! فقط با اره یا نه جواب منو بده ! باشه ؟

گفتم : باشه

گفت: اوضاع اونجا چه جوریه ؟!

.

.

.

همانا به تجربه دریافته شده است :

کسی که در رقص ، بلند کردنش سخت است

نشاندنش به مراتب سخت تر است !

.

.

.

ضربان و قدرتی که قلب من هنگام تفتیش گوشی و اتاق و لپ تابم توسط بابام داره

برای ۷ تا بیمار مرگ قلبی و مغزی و سرطانی کافیه !

.

.

.

این پفک جدیدا رو تف می زنی به هم نمی چسبن

از قصد این جوری ساختن تفریحاتمون رو ازمون بگیرن !

.

.

.

خواهرزاده‌ام وقتی میگه: این چیه؟؟؟؟

یعنی اون چیز پنج دقیقه دیگه بیشتر سالم نیست !

.

.

.

واقعاً چرا مجریای برنامه کودک همشون خاله‌ان ؟

چرا هیچوقت عمه‌ها مجری برنامه‌های کودک نمیشن !؟

.

.

.

اعصابمون خورده !!!

میخوایم پاچه یکی رو بگیریم پس سگ درونمون زندس

صبحونه یه عسـل کامل میخوریم

خــرس درونمون هم زندس…

میریم اتاق یادمون میره چی میخواستیم

اسکل درونمون هم زندس…

مگسو رو هوا میزنیم

قــــورباغه درونمون هم زندس…

چمـــــــن میبینم میکنیمش

بز درونمون هم زندس…

طرف میره هنوز عاشقش میمونیم

خــــــر درونمونم زندس…

کلاً باغ وحشی داریم به تنهــــــــــایی !

.

.

.

شما در نظر بگیر داخل جیب شلوارت این چیز ها هست :

چند تراول چک – فندک – راز لبخند ژکوند – معمای مثلث برمودا

 عکس عمه تون – چک برگشتی شریک پدرتون – کلید طلای یک واحد مسکونی مبله

قطعا وقتی دارید شلوارتون رو جلو پدرتون عوض میکنید

تنها چیزی که از جیب شلوارتون میفته جلو پای پدرتون فندکه !

.

.

.

دقت کردید وقتی اس ام اس میفرستید و پیامتون ۲تا میشه

اول قسمتهـای ادبی مثل ” ؛ ، !” حذف میکنید؛

وقتی جواب نداد کلماتُ میچسبونیم, مثلا صبحبخیر بجای صبح بخیر،

شبخوش بجای شب خوش، بسلام بجای سلام برسون…

وای از اس ام اسی که باتمام فشرده سازی فقط و فقط ۲ حرف اضافی داشته باشه

و راه نداشته باشه یک اس ام اس کنی؛

اون موقع از لج همراه اول یا ایرانسل کلی چرت و پرت اضافه بــه پیام میکنی

که پیام اضافی هدر نره…!!

دریغ از وقتی که صرف فشرده سازی کردیم بخاطر ده تومن

 ینی اگـــه این وقتُ برا درس میزاشتیم, PHD گرفته بودیم

 

 

 

[ شنبه 11 آذر 1391برچسب:,

] [ 19:0 ] [ eli ]

[ ]

 مهرداد داشت به یک عکس نگاه می کرد. دوستش از او پرسید: این عکس کیه که داری نیگاش می کنی؟ 

مهرداد گفت : من هیچ خواهر یا برادر ندارم ، اما پدر این مرد پسر پدر منه !

مهرداد داشت به عکس کی نگاه میکرد؟

اگه جوابو بلدید تو قسمت نظرات بگید...

[ پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:,

] [ 12:32 ] [ eli ]

[ ]

 سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند.

قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند

تا آن ساعت را خریداری کنند…

بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده.

این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان

شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد

و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان)

حال هر کدام از آنها نفری ۹ هزار تومان پرداخت کرده اند . که ۳*۹ برابر ۲۷ میشود

این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان

حالا به نظر شما هزار تومان باقیمانده کجاست ؟

طراح سوال : دکتر حسابی

جواب های خودتون رو در قسمت نظرات برام بذارید...

[ پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:,

] [ 12:21 ] [ eli ]

[ ]

میدونم که این یه وبلاگ طنزه ولی وقتی این مطلبو

خوندم حیفم اومد نذارمش گفتم بذارم که

شما هم بخونید و نظر بدید

برای خوندن متن به

ادامه مطلب مراجعه کنید...


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:,

] [ 19:16 ] [ eli ]

[ ]

علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟

دانیال:خوبن...اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن

علی:منم همینطور.آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم.مینشونمش توی بغلم

و یه دل سیر ماچش میکنم و حسابی اون چشای قشنگشو می بوسم

وای که چه موهای لختی داره پارمیدا...

آدم دوست داره دستشو بکشه لای موهاش.با این که فقط عکسشو دیدما ولی عاشقش

شدم وای که این پارمیدا چقدر ناز و خوردنیه!باور کن ببینمش اصن نمیذارم از تو بغلم تکون ...

دانیال:ببین ادامه نده. پارمیدا اسم زنمه!اسم دخترم معصومه است!

 

[ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:,

] [ 19:1 ] [ eli ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه